وقتی نوره دیده ی ما وارد زندگی مان میشود، یک نقش به نقش های متعدد زن و مرد اضافه میشود، نقشی که توام با مسئولیت سنگینی است. به دنیال این مسئولیت مهم یکی از اولین سوالهایی که در ذهن پدر و مادر شکل میگیرد، این است که بهترین روش تربیت فرزند چیست؟
این روزها والدین توسط اطلاعات رسانهای فراوان و گوناگونی احاطه شدهاند که به روش کپسولی داده هایی را در اختیار والدین قرار میدهند اما معمولا قابل اتکا نیستند چرا که مبنای آنها نا مشخص است. از طرفی موقعیتهای زیادی وجود دارد که والدین دچار استیصال شده و به همین راهکارهای کاربردی در بطن پدرانگی و مادرانگی احتیاج دارند. والدین به روشی نیاز دارند تا خیالشان راحت باشد از پس وظیفه مهم و حساس تربیت فرزند به خوبی برمیآیند.
اگر شما هم دغدغه تربیت صحیح فرزندانتان را دارید و میخواهید بدانید بهترین سبک تربیتی مطابق با ارزش های شما چیست با ما همراه شده و ادامه مطلب را بخوانید.
در این مقاله میخواهیم روش های تشخیص راهکارهای درست مبتنی بر رویکردهای مختلف را بشناسیم و
۳ نکته اساسی که دانستن آنها منجر به شناخت بهترین روش تربیت فرزند شده و قدرت تشخیص نحوه تعامل صحیح با فرزند خود را در موقعیت های مختلف به ما میدهد، یاد بگیریم.
- رویکرد های تربیتی را بشناسیم
شناخت رویکردهای مختلف تربیتی به ما کمک میکند تا دانایی و آگاهی راجع به روش های مختلف تربیتی را بدست بیاوریم. رویکردهای تربیتی بینش والدینی ما را شکل میدهند.
اگر ما تربیت را یک مسیر بدانیم، بینش و آگاهی ما در این زمینه حکم راهنمای این مسیر را دارد و راهکارها ابزار پیمودن این مسیر هستند. ما خودمان را متناسب با شرایطی که پیش رویمان هست مجهز به ابزارهای گوناگون میکنیم. اینکه با چه ماشینی باید پا در این مسیر بگذاریم؟ ماشین را بنزین سوپر یا معمولی پر کنیم؟ چه خوراکی هایی با خود ببریم و .. همه در ذیل راهکارها میگنجد.
2. مبنای رویکردهای تربیتی
امروزه بر اساس نوع نگاه رویکردها به انسان، کودک، روح، روان، زندگی، مرگ و خانواده که مبنایشکل گیری آنهاست، رویکردهای مختلفی وجود دارد.
مبنای بسیاری از رویکرد های رایج در دنیا برای مخاطبینشان نامشخص است. ما نمیدانیم اگر طبق راهکارهای آنها کودکمان را تربیت کردیم بر مبنای چه اصولی چه آینده ای در انتظار فرزند ماست. پس لازم است راجع به رویکردهای مختلف تربیت اطلاعات کسب کنیم تا بتوانیم بهترین روش تربیت فرزند را انتخاب کرده و فکر و سخن و عملمان را مطابق با آن تنظیم کنیم.
3. انتخاب رویکردی مبتنی بر مدار ارزش ها
رویکرد انتخابی ما باید متناسب با ارزش ها و بر طبق الویت های زندگیمان باشد.
با انتخاب بهترین روش تربیتی علاوه بر شفاف شدن مسیر فرزند پروری، میتوانیم به این قدرت تشخیص برسیم در مواجهه با چالش های پی در پی والدگری از بین راهکارهای جورواجور کدامشان به کار ما می آید.
اما اینجا سوالی برای ما پررنگمیشود: وقتی در برابر آماج راهکارها که به وفور در فضای مجازی یافت میشود قرار میگیریم از کجا بدانیم کدام یک از آنها مطابق با ارزش های ماست و از چه رویکردی تبعیت می کند؟ جایگاه منابع سنتی و سبک تربیتی قدیمی که از والدین و گذشتگان به ما رسیده کجای مسیر فرزند پروری ماست؟ کدام راهکار را باید نگه داریم و کدام یک را باید دور بیاندازیم؟
برای شناخت این اهم نیاز است ابتدا مدار ارزشی زندگی خود را تعیین کرده و توجه کنیم در زندگی چه چیزی قطب نمای ماست.
ارزش های دینی، فردی، خانوادگی و اجتماعی خود را مشخص کرده و به دنبال آن تصویری متشکل از ویژگی هایی که میخواهیم کودک ما در بزرگسالی داشته باشد ترسیم کنیم. حالا سنگ محکی در دست داریم تا عیار راهکارهای مختلف را بسنجیم و ببینیم آیا در مدار ارزشی ما جایی دارند یا خیر.
اجتهاد مادری، اجتهاد پدری
شاید با خودتان فکر کنید اصلا چه ضروروتی دارد همه ی رویکردها را مطالعه کنیم، مگر ما پژوهشگریم!
حضرت رسول صل الله علیه میفرمایند: فرزندان خود را تربیت کنید، به راستی که شما درباره ی آن ها مورد “سوال” واقع خواهید شد. سوال از مسئولیت نشات میگیرد.
اگر قرار باشد به شما مسئولیت یک جراحی مهم روی یکی از مویرگ های مغز را بسپارند، چگونه عمل خواهید کرد؟ با خود میگویید نیازی نیست این همه درس بخوانم، گذراندن یک جلسه تئوری کافی است. یا با خواندن یک کتاب و یک فیلم از پس آن برمیایم. مطمئنا چنین فکری نمیکنین؛ چرا که این مسئولیت به قدری حساس است که ممکن است حق حیات از یک انسان گرفته شود، یا تا آخر عمر خود زندگی نباتی داشته باشد.
مسئولیت تربیت فرزند به همین اندازه قابل اهمیت است چرا که شقاوت یا سعادت یک انسان به دستماست و چه بسا ظرافت آنخیلی بیشتر است، زیرا خدای ناکرده اثر تربیت ناشایست، گاهی نه تنهی منجر به شقاوت یک فرد، بلکه باعث به قعر دریا کشاندن یک جامعه میشود و بالعکس سعادتمندی یک فرد منجر به تعالی یک جامعه میشود.
حالا شما فرض کنید برای این وظیفه خطیر چندین روش گوناگون وجود دارد. هر کدام هم مدعی بهترین روش هستند. ما باید به عنوان والدین نور چشمی هایمان به قدری راجع به روش های تربیتی مختلف اطلاعات و آگاهی کسب کنیم تا به اجتهاد پدری و مادری رسیده تا قدرت تشخیص راه درست را داشته باشیم.
نیازها و علایق کودک خود را بشناسید
هر کدام از ما انسان ها در هر رده سنی نیازهایی داریم که زندگی مان بر مدار رفع آنها میچرخد و کودکان نیز از این قائله مستثنی نیستند.
در صورت بدون پاسخ ماندن نیازهایشان فشار روانی وارد شده به آنها، منجر به بروز هیجانات منفی میشود.
با شناخت نیازهای کودکان نه تنها از چالشهای احتمالی جلوگیری میکنیم، بلکه باعث میشود صبوری لازم را در اتفاقات پیش رویمان داشته و با آنها در صلح باشیم.
نیازهای کودکان به دو دسته مادی و غیر مادی تقسیم میشود:
- نیاز به آب، خوراک، پوشاک، مسکن، خواب، سلامتی و بقاء جز نیازهای مادی و
- نیاز به امنیت روانی، توجه، بازی، ارتباط موثر با والدین به ویژه حال خوب مادر، تعامل با همسالان و .. در زمره نیازهای معنوی کودکان به حساب می آید.
شناخت نیاز کودکان موثر ترین قدم برای انتخاب بهترین روش تربیتی است، چرا که میتوانیم از طریق آن تشخیص دهیم آیا راهکار بیان شده به نیاز های اساسی کودک ما توجه میکند یا خیر. همین طور میتوانیم از این راه متوجه ریشه ی برخی از رفتارهادر کودکمان شویم، مثلا اگر فرزند ما در طول روز چندین بار میگوید “حوصله ام سررفته”، “هیچ کس با من بازی نمیکنه”، “مامان بیا باهام بازی کن” در میابیم ظرف بازی او خالی شده و از این طریق آلارم میدهد.
شدت نیاز های متفاوت کودکان در هر مرحله از رشد متفاوت است
اینها یکسری از نیازهای اساسی کودکان است اما به طور مقطعی در هر سن متناسب با مرحله ی رشدی که در آن قرار دارند ممکن است برخی از نیازهایشان پر رنگ تر شده و برخی رنگببازند.
مثلا برای نوزاد تازه بدنیا آمده خوراک، خواب و امنیت روانی از مهم ترین نیازهاست، به این خاطر خداوند به طور فطری میل به مکیدن را در او قرار داده تا با تغذیه از شیر مادر به هر سه نیازش پاسخ داده شود.
وقتی کودک ما به سه سالگی میرسد، زمینه استقلال در آن شکل گرفته و از این رو منجر به بروز رفتارهایی که در آن “من” کودکمان پر رنگ است میشود. او به دنبال رفع نیازش به آزادی میخواهد خودش کارهایش را انجام دهد و از طرفی مهارت کافی برای انجام آن را ندارد، این عدم مهارت مانعی برای رسیدن به هدفش شده و او را خشمگین میکند.ممکن است جیغ بزند، وسیله ای را پرتاب کند یا کارهای دیگری برای تخلیه ی هیجانش انجام دهد. حال اگر ما نسبت به ویژگی سنی او و نیاز و علاقه اش شناختی نداشته باشیم در ارتباط با فرزندمان رفتاری را انجام میدهیم که خود آن میتواند منشاء بروز اختلالاتی در فرزندمان شود. به علاوه وقتی نیازها و علایق مختص سن کودکمان را بشناسیم توقعمان را متناسب با سن او تنظیم میکنیم.
اگر کودک یکسال و نیمه ما بخاطر ناکامی در ریختن آب از بطری در لیوان گریه میکند و جیغ میزند، او را بخاطر کارش سرزنش نمیکنیم بلکه میدانیم او هنوز برخلاف توانایی بالایی که دارد مهارت کافی برای انجام این کار را ندارد و از طرفی میل او به آزادی و باوری که بر توانایی هایش دارد اجازه نمیدهد کسی به کمک او بیاید و چون برای رسیدن با مانع برخورد کرده، عصبانی شده است و رفتارش کاملا طبیعی است. یا از یک کودک ۴ ساله که درکی از مفاهیم انتزاعی ندارد توقع رعایت ادب نداریم.
در این صورت رفتارهای ما که بخشی از تربیت و پرورش فرزندان عزیزمان است، کنترل شده تر شده و به سمتی پیش میرویم که بهترین روش تربیت را به کار بگیریم.
جایگاه تشویق و تنبیه در تربیت فرزندان
تنبیه و تشویق در رویکردهای مختلف تربیتی جایگاه ها و روش های متفاوتی دارند. برخی از روش های تربیتی که مبنای آنها رویکرد رفتارگراینه است، برای تشویق و تنبیه جایگاه ویژه ای قائلند.
روان شناسان در مکتب رفتارگرایانه تمرکزشان بر یادگیری از طریق شرطی سازی است و تشویق و تنبیه یکی از راهای یادگیری رفتار درست در فرزندان میدانند.
اما اصلا تشویق و تنبیه یعنی چه؟
• تنبیه به معنای آگاه کردن است. ماکودکمان را آگاه میکنیم که کارش اشتباه است.
• تشویق یعنی چه؟ یعنی ما شوق انجام یک کار را در کودکمان ایجاد میکنیم. تنبیه بامجازات متفاوت است و تشویق هم با جایزه دادن فرق میکند.
مجازات متعلق به کسی است که با تکیه بر قدرت عقل خود بر خلاف نظام ارزشی عمل میکند، مثل یک مرد ۲۵ سال ای که دزدی میکند. مجازات برای کودکان زیر هفت سال اصلا معنایی ندارد چرا که به دلیل نداشتن درک انتزاعی نظام ارزشی برایشان شکل نگرفته.
در اینجا این سوال ایجاد میشود که یعنی بالای هفت سال را میتوان تنبیه کرد؟ در پاسخ به این سوال باید بگوییم اگر منظورتان از تنبیه، تنبیه بدنی است خیر. چرا که نه تنها ابزاری کمکی در تربیت فرزند به حساب نمی آید، بلکه مخرب است و در روند تربیت فرزندی آزاده و با عزت نفس اختلال ایجاد میکند.
یک پژوهش در چندین شهر بزرگ ایالات متحده نشان داد خانواده هایی که از تنبیه بدنی استفاده می کردند، در یک چرخه منفی گرفتار می شدند، در این چرخه هر چه والدین بیشتر فرزندان خود را کتک می زدند، آن بچه ها بعداً رفتارهای نامناسب تری از خود نشان می دادند که در نتیجه باعث کتک کاری بیشتر می شد. مگر والدین از تنبیه برای اصلاح رفتار نادرست استفاده نمیکردند؟ پس چرا کودکان با تنبیه و ضربه بدنی رفتار درست را یاد نمیگیرند، چه بسا ممکن است در موقعیتهایی که ناکامی را تجربه می کنند خشم شان را با زدن دیگران تخلیه کنند. شاید بر اثر تنبیه یاد بگیرند کار یا رفتار مورد نظر ما را انجام دهند اما آیا هدف از پرورش کودک این است؟
کلامی از بزرگان
شهید بهشتی در یکی از سخنرانی هایشان راجع به تربیت کودک میفرمایند:
آقای عزیز و خانوممحترم و معلم عزیز دردسر دارد، زحمت دارد، سخت است. تربیت کودک آزاد سخت است. بچه را آدمطوری بار بیاورد که با یک تشر، با یک گمشو حساب کار دستش بیاید خیلی مشکل نیست، ولی انسان بخواد بچه رو طوری بار بیاره که گمشو خیلی درش اثر نکند، اما محاسبه النفس (خود کنترلی) در او اثر کند، از بچگی شروع کند به حساب کشیدن، خیلی دشواره ها خیلی. خیلی وقت مصرف کردن میخواهد، خیلی مهارت می خواهد.
حرف آخر
با این تفاسیر بهترین روش در تربیت فرزند این است که در کنار مطالعه مبناهای گوناگون رویکردهای تربیتی بدانیم هدفمان از انجام یک الگوی رفتاری در تعامل با فرزندانمان چیست؟ آیا میخواهیم به هر وسیله ای که شده یک کاری که بهظنما درستاست را به او یاد بدهیم؟ یا اینکه میخواهیم خودش قوه تشخیص کار درست در موقعیتهای متفاوتزندگی را داشته باشد و بهترین راه را انتخاب کند؟ آیا میخواهیم ارزش های الهی و معنوی طوری در او نهفته شود که در هر موقعیتی وظایفش را تشخیص داده و به بهترین نحو از پی مسئولیتش بر آید؟
اگر هدف ما از تربیت، احترام به انتخاب گری اوست، لازم است رفتارهایمان همسو با فطرت پاک کودکمان باشد. خداوند بزرگ به طور فطری انسان را آزاد آفریده تا خودش راه درست را انتخاب کند، فقط لازم است بستری مناسب برای رشد و تعالی آنها در نظر گرفته و برای نشان دادنش برنامه داشته باشیم.
سوالهای متداول
۱. چگونه بهترین روش تربیت فرزند را بشناسیم؟
امروزه رویکردهای تربیتی زیادی بر مبنای نگاه روان شناسی، متون سنتی، راهبردهای دینی و سبک قدیمی وجود دارند.ما به عنوان والدین با مشخص کردن ارزش های همه جانبه ی زندگی فردی و اجتماعی خانواد مان، تببین مقصود هدفمان از تربیت فرزند و شناخت نیاز و علایق کودکانمان، سنگ محکی در راستای سنجش و انتخاب بهترین روش تربیت فرزند از بین رویکردهای متعدد تربیتی برای خودمان مشخص میکنیم که مبنای الگوی رفتاری ما در مواجهه با نور دیده هایمان را تعیین میکند.
۲. جایگاه تشویق و تنبیه در تربیت چیست؟
با شناخت معنای تشویق (ایجاد اشتیاق انجام کار درست) و تنبیه (آگاه کردن فرد نسبت به کار نادرست) به این پی میبریم که اینها ابزاری برای کنترل بیرونی فرزندانمان و اصلاح رفتار آنها به سمت عمل مورد قبول ما میباشد و اگر به دنبال تربیت فرزندان آزاده ای هستیم که قدرت انتخاب آنها به قدری پرورش بیابد تا در چالشهای مختلف زندگی بتوانند با اتکا به خود و اعتماد بر خدا راه درست را انتخاب کنند لازم است کمی راجع به نحوه تنبیه و تشویق فکر کنیم و از معنای رایج آن (تنبیه بدین، تنبیه کلامی و خشم و جایزه دادن به عنوان تشویق) فاصله بگیریم.
۳. نیازهای اساسی کودکان چه میباشد؟
رویکردهای مختلف نیازهای متفاوتی را برای کودکان در نظر میگیرند که با یک نگاه اجمالی به آنها میتوانیم به این برسیم نیاز کودکان به دو دسته ی مادی و معنوی تقسیم میشود. نیازهای مادی آنها شامل: خوراک، پوشاک، مسکن، آب، خواب، سلامتی و بقاء است و نیازهای معنوی آنها شامل: آزادی، بازی، ارتباط موثر با والدین، ارتباط موثر با همسالان، کشف و جست و جو گری، شادی و نشاط و …
شناخت نیازهای اساسی کودکان میتواند یکی از معیار های ما برای انتخاب روش درست تربیتی باشد. چرا که مانند عینکی بر روی چشمهایمان است تا با آن رویکردها و راهکارها متفاوک را بررسی کنیم. اگر نیازهای اساسی بچه ها را در نظر گرفته بودند میتوانیم به انتخابشان فکر کنیم و با خیالی آسوده تر بهترین روش تربیت فرزتد را انتخاب کنیم.
نویسنده : سرکار خانم انسیه جلالی